عسل جون

دختر نازم نهم آذر ماه واکسن شش ماهگیتو زدیم خیلی دختر خوبی بودی اصلا مامانی و اذیت نکردی نفسم.خوجلم تو شش ماهگی وزنت ۸کیلو بود قدتم ۷۰خوب رشد کرده بودی عزیز دلم.دیگه واکسن نداری تا یک سالگی خیال مامانی هم راحت شد عزیزم.چقدر زود بزرگ داری میشی و من در حسرت این روزایه خوبه با تو بودنم که به سرعت برق و باد داره میگذره.خیلی دوستت دارم عشقم.

عسل مامانی تو چهار ماهگی وزنش 6800بود قدشم 68.که نرمال بود دخملم.اصلانم تو این واکسن اذیت نکرد عشقم دخمل خیلی خوبی بود.بوسسسسسسسسسسسس

عشقم شنبه 10/5/94 با بابایی بردیمت خانه بهداشت محلمون واکسنه دوماهگیتو زدیم یه کوچولو گریه کردی ولی بعدش اروم شدی.برات پرونده تشکیل دادم که از این به بعد واکسناتو اونجا ببریم بزنیم.قدت 59 بود گلم وزنتم 5500 هزار ماشالله خوب رشد کرده بودی فدات شم

ناناز خانومم امروز منو بابایی بردیمت شنوایی سنجی یک ماهگیت دکتر گفت خیلی عالیه مشکلی نیست خداروشکر یه مرحله دیگه باید تو شش ماهگیت ببریمت.از اون ور رفتیم قد و وزنت کردیم شده بودی 4100دکتر گفت ماشالله خوب وزن اضافه کردی تپل مامانی.

فرشته نازم امروز یکماه از زمینی شدن تو میگذره .اصلا باورم نمیشه یکماه از وجوده تو در کنارم گذشته ومن تو خواب و بیداریم که این روزایه قشنگ چقدر زود میگذرن.گلم خیلی شیطون شدی و همه چی اطرافتو درک میکنی ولی ازت ممنونم که مامان و اذیت نمیکنی دختر نازم. 

قند عسل ما 9خرداد بدنیا میاد و رویایه مارو به حقیقت تبدیل میکنه مارو غرق شادی میکنه.خدایا به همه زن و شوهرا لذت پدر و مادر شدن و عطا کن.(الهی آمین)

بابایی جونم روزت مبارک امسال اولین ساله که بابا شدی قول میدم زودی بیام بغلت بابایه مهربونم.

دختر نازم هر کاری کردم نتونستم عکس سیمونیتو بزارم عشقم هر وقت تونستم برات میزارم عکسایه سیمونیه خوشملتو جیگر مامان.